roga

تاثير مشاوره تلفني با روانشناس كودك:

بطور كلي مشاوره تلفني ارتباط بين دو نفر است كه از طريق تلفن برقرار مي كنند . در واقع تعامل و ارتباط بين كسي كه بعنوان تماس گيرنده تماس گرفته و مشاوره ي كه بعنوان پاسخگو تماس است .

از مزاياي مشاوره تلفني :

علاوه بر دليل فاصله و مسافت ، ممكن است امكان برقراري رابطه حضوري نباشد .

فوريت نياز تماس گيرنده باشد يعني تماس گيرنده مي تواند فوري با تماس تلفني با مشاوران نياز و يا مشكل خود را بدون داشتن اضطراب يا خجالت و در اعتماد كامل مطرح كند و راهنمايي لازم را براي حل مشكل خود پيدا كند.

زماني كه مشاوره از تماس گيرنده ميخواهد مشكل خود را بيان كند در واقع به او توانايي تصميم گرفتن را ميدهد و همچنين مسائل را ساده تر ميكند تا راجع به آن به نتيجه مطلوبي برسد .

زمانيكه فرد زمان و فرصت براي مراجعه به روانشناس حضوري را ندارد و يا اينكه نميخاهد هويتش جايي از مراكز باشد با مشاوره تلفني تماس مي گيرد و با مشاوره اين مسائل را مطرح مي كند و مشاوره مي تواند با در نظرگرفتن هيجانات و احساسات و يا رفتارها ،اضطراب ،افسردگي ،زور گويي كودك در مدرسه يا خانه ،ترس ، لجبازي ، پرخاشگري وبسياري از مسائل ديگر را شناسايي كند و ديد بهتري به تماس گيرنده بدهد تا او را آرام كند .

تاثير مشاوره تلفني در تربيت سالم كودك :

مشاوران كودك مي توانند بر آگاهي و شناخت تربيتي كودكان و برخورد هاي مناسب با آنها در اختيار والدين قرار دهند .

والدين با برقراري تماس با مشاوران تلفني و با گرفتن كمك از مشاوران در شيوه  هاي صحيح فرزند پروري ، رفع رفتارهاي بد كودك ، پرخاشگري ، لجبازي ، بازيگوشي و يا حتي داشتن كودك موفق ، شاد و باانگيزه ، باهوش و همچنين هزينه هاي كه هم بر فرد و هم بر جامعه تاثير گذاشته است آگاه شوند .

خدمات مشاوره تلفني:

مشاوره تلفني با روانشناس كودك مي تواند صدها ايده در مورد رشد و شخصيت كودك و يا چگونگي دستور دادن كه همان چگونه حرف شما را گوش دهند بدون اينكه اعصباني شوند و ديگر اينكه راهي براي مقابله در برابر رفتارهاي قشقرقي و بدخلقي كودكان ياري دهند . ازجمله اين رفتارها : چگونگي روابط اجتماعي ، روابط عاطفي ،آموزش مهارت نه گفتن به كودك ، اموزش به نوبت صحبت كردن ، درس ادب و نزاكت به كودكان را ميتوان اشاره كرد .

ميتوانيد براي دريافت اطلاعات و راهنمايي هاي بيشتر در اين خصوص با تماس با مشاوران تلفني و آنلاين ياري بگيريد .

اختلال يادگيري :

از جمله مشكلات شايع در بين كودكان است كه عدم تشخيص و درمان به موقع آن لطمات جبران ناپذيري را به زندگي حال و آينده كودك وارد مي كند. در واقع اختلال يادگيري، يك واژه كلي است براي توصيف مشكلات خاصي كه كودكان در زمينه پردازش اطلاعات و مهارتهاي يادگيري دارند . 

عنوان هاي ديگري را هم ممكن است شنيده باشيد:

از قبيل اختلال عملكرد خفيف مغزي ، مغز صدمه ديده ، تاخير رشدي ، نارسايي شناختي ، اختلال هاي چند حسي ، نقص هاي عصبي ، رشد نايافتگي عصبي ، نقص هاي ادراكي ، ناتواني هاي يادگيري خاص ، ناتواني هاي غير قابل مشاهده و كوري لغات يا نارساخواني .

دو مورد از شايع ترين اختلالها:

‌نارساخواني :

آيا كودك يا نوجوانتان در خواندن مشكل دارد و اين مشكل به صورتي است كه حروف يا اعداد را وارونه مي كند ، يا آن ها را معكوس مي بيند ؟ آيا سرعت خواندن او كم است ، هر لغت را به زحمت و دشواري مي خواند ، يا مرتب در املاي لغت هاي ساده مرتكب اشتباه مي شود ؟

اين قبيل مشكلات در طبقه اي قرار مي گيرند كه معمولا نارساخواني ناميده مي شود كه يك اختلال خواندن خاص است . اگر چه احتمال تشخيص نارساخواني از ساير نقص هاي يادگيري بيشتر است ، اما بعضي وقت ها چنانچه آزمون هاي تشخيصي خاصي انجام نشود ، نه معلم ها و نه والدين نمي توانند متوجه ي اين حالت شوند

بعضي از متخصصان عقيده دارند كه تاخير در جنبه هاي مختلف رشد :

رشد جسمي و رشد فكري ، روحي ، انگيزه اي ، مجموعا بر دستگاه عصبي مركزي تاثير مي گذارد وبر توانايي مغز در درست تعبير كردن لغت هاي نوشته شده ، تداخل ايجاد مي كنند . در بسياري از موارد ، اين حالت ممكن است به صورت خانوادگي وجود داشته باشد.

علت نارساخواني چيست :

كودكان مبتلا به نارساخواني نمي توانند واژه ها را بطور مناسبي پردازش كنند و در واقع انها را به گونه ديگري مي بينند و همچنين نمي توانند صداي يك طرف را با كاركتر ارتباط دهند و يا واژه ها را  بدرستي بخوانند انها اختلالات در يادگيري نوشتن و هجي كردن و صحبت كردن وحتي ريا ضيات دارند .  .

- در تشخيص ترتيب و محل حروف در لغات ، دچار اشتباه و سردرگمي مي شود در خواندن يك كلمه با دقت به حروف نگاه نمي كند ، و از روي اولين حرف ، حدس مي زند كلمه چيست .

- در حين خواندن يك صفحه ، جايي را كه هست گم مي كند ، بعضي وقت ها در وسط يك خط اين اتفاق مي افتد .

.  لغات رايجي را كه حفظ كرده ، روز بعد نمي تواند به ياد بياورد -

 - وقتي با يك لغت جديد مواجه مي شود ، نمي تواند با يك روش اصولي و حساب شده پي به معني آن ببرد ، بلكه يا معني آن را حدس مي زند ، يا مي گويد نمي دانم .

لغت به لغت مي خواند و براي خواندن هر لغت ، تلاش و تقلاي زيادي مي كند.

والدين گرامي، فراموش نكنيد كه تشخيص به هنگام وجود اختلال يادگيري در كودكان داراي اين اختلال ، آينده روشن و متفاوتي را براي كودك رقم خواهد زد. اين اطلاعات راهنماي شما در تشخيص وجود يا عدم وجود اين اختلال در فرزند شما و روشهاي درمان آن خواهد بود كه براي اطلاعات بيشتر ميتوانيد به متخصصان روانشناسي و يا مشاوران تلفني و انلاين تماس بگيريد .

درمان بيش فعالي

اختلال بيش‌فعالي همراه با نقص توجه يكي از شايع‌ترين اختلالات روانپزشكي در كودكان است كه به اختصار ADHD  ناميده مي‌شود. اين اختلال پديده‌اي نيست كه صرفا در سال‌هاي اخير ظهور كرده باشد، بلكه داراي تاريخچه‌اي نسبتا طولاني است.در طول زمان، متخصصان اين اختلال را با نام‌هاي ميل انفجاري، بازداري اراده و ناتواني از مهار اخلاقي، فزون‌جنبشي، اختلال نارسايي توجه و اختلال نارسايي توجه با فزون‌كنشي يا بدون آن خوانده‌اند.

در يك تعريف جامع، اين اختلال عبارت است از « الگوي پايدار بيش‌فعالي يا نقص توجه، به طوري كه شدت آن بيش از حد طبيعي يك كودك طي روند رشد باشد. براي تشخيص اين اختلال لازم است دست‌كم برخي از علائم تا قبل از سن هفت سالگي بروز كند. علائم بايد حداقل شش ماه باقي بماند و علائم اين اختلال دست‌كم در دو محل از بين مدرسه، خانه و… مشاهده شود .»

به والدين داراي كودكان مبتلا به بيش‌فعالي توصيه مي‌كنيم از آنجايي كه دارودرماني براي كودكان مبتلا به اختلال بيش‌فعالي به تنهايي پاسخگو نيست، بهتر است روش‌هاي تربيتي و برخورد مناسب با اين كودكان را فرا بگيرند اما براستي چگونه بايد با اين كودكان برخورد كرد؟ روش‌هاي تربيتي مناسب اين كودكان كدام است؟

در اينجا چند روش مناسب براي رفتار با اين كودكان را بيان مي‌كنيم:

توجه مثبت به كودك نشان دهيد

فقط زماني مي‌توانيد با موفقيت براي فرزند خود حد و مرز قوانين را تعيين كنيد كه به ويژگي‌هاي مثبت او توجه نشان دهيد.موثرترين راه براي آموزش رفتار خوب، شكل دادن رفتار يا تحسين است. اگر هنگام تحسين كودك خود، راهنمايي‌هاي زير را به كار ببنديد، متوجه خواهيد شد اين كار به عنوان يك روش تربيتي و انضباطي بسيار موثر است.

به كودك خود بگوييد كه كدام صفات او را مي‌پسنديد. دست‌كم چندبار در روز كودك خود را به طور مناسب و مقتضي تحسين كنيد.براي دريافت پاسخ‌هاي بهتر، نوع تحسين را با سن و اخلاق كودك متناسب كنيد. براي نمونه در آغوش گرفتن، بوسيدن، نوازش كردن و ديگر نشانه‌هاي عملي محبت همراه با كلمات مهرآميز براي كودكان مناسب‌تر است. به اين نكته توجه داشته باشيد كه هميشه از جملات متنوعي براي اين كار استفاده كنيد، زيرا كودك بعد از مدتي از جملات تكراري خسته مي‌شود. بازخورد فوري نشان دهيد و رفتار كودك را براي موفقيت‌هاي كوچك‌تر ناديده نگيريد.

كودك را با افراد ديگر مقايسه نكنيد

روزانه ۱۵ تا ۲۰ دقيقه از وقت خود را به كودك اختصاص دهيد تا روابط والد ـ فرزند نزديك‌تري ايجاد شود و زمينه براي تخليه هيجانات نيز صورت گيرد.در اين اوقات به كودكتان در انتخاب فعاليت يا تكليف، حق انتخاب بدهيد و كودك نقش اصلي را بر عهده بگيرد.

دستورات موثر و مناسب بدهيد

كودكان دچار اختلال بيش فعالي در كنترل حواس خود ناتوان هستند. به اين ترتيب وقتي مي‌خواهيد كودك رفتار خاصي داشته باشد يا كار خاصي انجام دهد، بايد حواس خود را متمركز كند.براي آموزش اين مرحله از مداخله موارد زير پيشنهاد مي‌شود:

* محيط خانه را بازسازي كنيد. فعاليت‌ها و شلوغي‌ها و تماس‌هاي تلفني غيرضروري را كاهش دهيد و تلويزيون را خاموش كنيد.

* براي تقويت توجه كودك ابتدا از بازي «نگاه‌تو برنگردون» استفاده كنيد. به اين ترتيب كه شما و كودكتان به چشمان يكديگر خيره شويد، هركس زودتر خسته شود و نگاهش را برگرداند، بازنده است. پس از اين‌كه كودك خيره شدن را بخوبي ياد گرفت، به او بياموزيد حواسش را روي كسي كه در حال صحبت كردن است، متمركز كند يا به عبارتي «رادارش را روي او قفل كند». هنگام غذا خوردن به‌طور عمد ترتيبي بدهيد تا افراد مختلف صحبت كنند و ببينند آيا كودك اين بازي را درست انجام مي‌دهد يا نه. فراموش نكنيد در صورت انجام درست اين تمرين، كودك را تحسين كنيد.

* مطمئن شويد كودكتان وظايفش را متوجه شده است و از او بخواهيد دستور را با صداي بلند تكرار كند.

* براي انجام كارها از كودك خواهش نكنيد. اگر شما در مورد مساله‌اي از كودك خود خواهش كنيد، بايد انتظار جواب «نه» را داشته باشيد.

تشخيص اختلال

معمولا اختلال از سه سالگي به بعد تشخيص داده مي‌شود، اما بيشتر كودكان در سنين مدرسه و با تشخيص معلم به مراكز درماني ارجاع داده مي‌شوند.تشخيص، به يك ارزيابي كامل نياز دارد. اگر تشخيص قطعي نشده باشد تشخيص‌هاي ديگر مانند ناتواني در يادگيري يا افسردگي مطرح مي‌شود.سابقه پزشكي كودك و خانواده بسيار مهم است. برخي از بيماري‌هاي ديگر مانند استرس، افسردگي و اضطراب مي‌تواند مانند بيش‌فعالي تظاهر كنند.

ممكن است از والدين سوالاتي در مورد اين بيماري‌ها و نيز در مورد سير رشد و تكامل كودك، رفتار كودك در خانه، در مدرسه و در بين دوستان پرسيده شود. از ساير افرادي كه كودك شما را مرتب مي‌بينند نيز بايد در اين موارد سوال شود.عامل اصلي بيش‌فعالي شناخته‌شده نيست، اما عوامل متعدد ژنتيكي، صدمات مغزي، عوامل عصبي شيميايي، عوامل عصبي فيزيولوژيكي و عوامل اجتماعي روان‌شناختي را موثر مي‌دانند.

والدين مي توانند از مشاوران متخصص روانشناس كودك براي بهينه كردن روش هاي تربيتي كودك از طريق مشاوره حضوري و مشاوره غير حضوري مانند مشاوره تلفني استفاده كنند .

روانشناس كودك خوب :

يك روانشناس كودك بايد ظرفيت ارتباطي با درمانگر خود را داشته باشد . اين ظرفيت ارتباطي شامل مولفه هايي چون تقويت اعتماد و بهبودي در كودك است . او بايد با شناختن بسياري از مسائلي مثل: اوتيسم كودكان ، بيش فعالي ، سوءاستفاده ، تروما ، اختلالات رواني ، ناتواني در يادگيري ، نيازهاي خاص و رفتارهايي مثل : قلدري و لجبازي ، پرخاشگري و غير در مواجهه با كودك اشراف داشته باشد .

روانشناس كودك اهميت خود را از كودك مي گيرد و موضوع كودك و مسائل مربوط به او هميشه مورد توجه بوده است. در دوران كودكي، شخصيت اصلي افراد شكل مي گيرد بنابراين مهم ترين و تاثير گذار ترين دوره زندگي، دوره كودكي است در اين دوره فقط مراقبت و نگهداري هاي جسمي از كودك كافي نيست. كودك نياز به مراقبت هاي روحي نيز دارد ، او بايد از لحاظ عاطفي، شخصيتي و هوشي نيز تقويت شود.

 ويژگي هاي يك روانشناس خوب :

اشتياق براي مراقبت و درمان:

براي يك روانشناس خوب بودن ، شور واشتياق واقعي براي مراقبت ازكودكان و نيازهاي آنها است . انسانهاي بالغ و مهربان بيشتر قادر به ارتباط گرفتن و بازي كودكان هستند اين كمك به لذت بردن از درمان و پروسه درمان لازمه يك مشاور كودكان است .

امانت داري:

يك مشاور و روانشناس كودك بايد يك توانايي ذاتي براي بدست اوردن اعتماد كودك و خانواده او را داشته باشد . به طوري كه با او احساس راحتي بكنند و مسائل شخصي و احساسي خود را بدون هيچ كم و كاستي و يا احتياط و خجالتي با او در ميان بگذارند .

يك روانشناس خوب هميشه بايد حريم خصوصي درمانگر و خانواده اش را حفظ كند و آن را موضوع گفتگوي خود با همكاران خود نكند.

تخصص روانشناس كودك:

يك روانشناس كودك بايد داراي مهارت و تخصص در مسايلي باشد كه كودك با آن مواجه مي شود تا بتواند موثر تر با او برخورد كند . به عنوان مثال يك كودك ناتوان در يادگيري مستلزم مشاوره گرفتن از يك روانشناس مدرسه متخصص در تكنيك هاي كمك به كودكان در كلاس درس است . مهارت هاي تخصصي براي ارتباط به اين معناست كه روانشناس بداند در هنگام مشاهده كودكي كه مساله اي براي او پيش آمده است چگونه سوالات درست را از او بپرسد و چگونه داده هاي منتج از پاسخهاي كودك را تجزيه و تحليل كند .

شبكه ارتباطي قوي:

يك مشاور بايد بتواند علاوه بر كودك با شبكه وسيعي از كساني كه در حمايت از كودك موثرند ، ارتباط برقرار كند . مثلا گاهي پيش مي آيد كه مشاور بايد با معلمان مدرسه كودك ، پزشك او و پدر و مادرش و سايريني كه به نحوي در كمك به درمان موفق كودك ، موثر باشند ، ارتباط برقرار كند .

در كنار همه اين گزينه ها ، صبر ، همدلي و شنونده خوب بودن اصلي ترين ويژگي يك مشاور و روانشناس خوب است .

براي كمك و راهنمايي به كودكان خود ميتوانيد از متخصصان روانشناس كه در زمينه كودك فعاليت دارن راهنمايي بگيريد ولي درصورت عدم دسترسي متخصصان ميتوانيد از مشاوران تلفني و آنلاين استفاده كنيد و مشكلات و مسائل كودك خود با اطمينان مطرح كنيد .

كودكان باهوش:

هوش بطوركلي معنايي كاملا انتزاعي است . به اين معني كه نمي توانيم مجموعه اي محسوس و عيني را براي تعريف ان نام ببريم . بطور ساده تر هوش مجموعه اي از فراينده هاست كه در شدت و ضعف برخي رفتارهاي فرد نمايان ميشود كه اين رفتار منجر به فعاليتي هدفمند و سازگار با محيط ميگردد . به بيان ديگر هوش نوعي توانايي و قابليت است كه باعث ميشود فرد بصورت منطقي فكر كند و اعمالي كه بدنبال اين انديشيدن انجام ميدهد هدفدار و منطق با محيط است .   

استدلال كردن و اموختن معلومات و پردازش مفاهيم ميتواند از دايره ي هوش مفهوم ان باشد.

در مورد تعريف مفهوم هوش، روان‌شناسان به دو گروه تقسيم شده‌اند: گروه اول بر اين اعتقادند كه هوش، از يك استعداد كلي و واحد تشكيل مي‌شود، اما گروه دوم معتقدند انواع مختلف هوش وجود دارد. آنچه تعريف دقيق از هوش را دچار مناقشه مي‌كند آن است كه هوش يك مفهوم انتزاعي است و در واقع هيچ‌گونه پايه محسوس، عيني و فيزيكي ندارد. هوش، يك برچسب كلي براي گروهي از فرآيندهاست كه از رفتارها و پاسخ‌هاي آشكار افراد استنباط مي‌شود .

ديويد وكسلر، از معروف‌ترين كساني است كه تعريف نافذي از هوش ارائه نموده است. از نظر وي، هوش عبارت است از توانايي كلي و جامع در فرد كه باعث تفكر منطقي، فعاليت هدفمند و سازگاري با محيط مي‌شود. در نظر وي، هوش يك توانايي جامع است..

از عواملي كه در هوش كودك تايثر دارد ميتوان گفت:

-تغذيه كودك

-خواب كافي كودك

-اختصاص دادن وقتي براي مطالعه

-نواختن موسيقي و اموزش ان به كودك

-اموزش مهارتهاي اجتماعي

نقش والدين در تقويت هوش كودكان:

نقش والدين در تربيت فرزندان شايسته در اينجا نمايانگر مي شود بدين ترتيب كه والديني كه مي بينند كودكشان اين توانايي را دارد كه مانند آن ها صحبت كند و يا مسائل ديگر ؛ بايد بتوانند كه اين قابليت و توانايي را در مسير مشخص براي كودك رهبري كنند ، تا كودك بتواند در حوزه هايي كه براي او سودمند و ثمر بخش است اطلاعات خود را افزايش دهد . در واقع والدين با اين جهت دهي ضمن اينكه درس ادب و نزاكت را به كودك خود مي آموزند در نهايت كودك موفق و باهوش نيزخواهند داشت . همچنين ميتوانيد براي راهنمايي و دريافت اطلاعات براي پيشرفت و  كمك به كودكتان با متخصصان روانشناسي و يا در صورت عدم دسترسي به مراكز ميتوانيد با تماس به مشاوران تلفني و انلاين اطلاعات مورد نياز خود را دريافت كنيد .